پیشینه ایل قاجار
سردودمانت قاجاریه مربوط به یکی از طایفههای ترک اغوز شمال شرق ایران به نام ایل قاجار بود که بر اثر یورش مغول از آسیای میانه به ایران آمدند. آنان ابتدا در پیرامون ارمنستان ساکن شدند که شاه عباس بزرگ یک دسته از آنان را در استرآباد (گرگان امروزی) ساکن کرد و حکومت قاجاریه نیز از قاجارهای استرآباد تشکیل یافتهاست. قبیله قاجار یکی از قبایل قزلباش بود که ارتش صفوی محسوب میشد.
ایشان تبار خود را به کسی به نام میرساندند که از سرداران چنگیز بود. نام این قبیله ریشه در عبارت آقاجر به معنای جنگجوی جنگل[نیازمند منبع] دارد. قاجار از ریشه کلمه قاچار است که در ترکی به معنای چابک است. پس از حمله مغول به ایران و میانرودان، قاجارها نیز به همراه چند طایفه ترکمان و تاتار دیگر به شام و آناتولی کوچیدند.
هنگامی که تیمور گورکانی به این نقطه تاخت، قبایل ترک بسیاری از جمله قاجارها و دیگر کوچندگان را به بند کشید و قصد بازگرداندن آنها به آسیای میانه را داشت. ولی آنها به خواهش خواجه علی سیاهپوش - صوفی خانقاه صفوی - آزاد شدند که این موضوع باعث شیعه شدن آنان و ارادتشان به خاندان صفوی شد. پس از آن قاجارها یکی از سازندگان سپاه قزلباش شدند.
ایل قاجار ابتدا در شمال رود ارس ساکن بود و در آن زمان به دلیل کمکهای بزرگی که به دربار صفوی مینمود، قدرت بیشتری یافت و سپس شاه عباس یکم دستهای از آنان را به غرب استرآباد و دشت گرگان کوچاند تا به عنوان سدی در برابر حملات پیاپی قبایل ترکمن و ازبک عمل کنند. ایل قاجار در استرآباد به دو شاخه تقسیم شدند. شاخهً بالای رود گرگان به یوخاریباش (بالادستی) و شاخه پایین رود گرگان به اشاقهباش (پایین دستی) معروف شدند. حکومت قاجاریه از ایل اشاقهباش تشکیل یافت.
تلاش برای پادشاهی
پس از یورش افغانها و فروپاشی حکومت صفویه، شاه تهماسب دوم - پادشاه آواره صفوی - پس از مدتی به مازندران گریخت و فتحعلیخان قاجار خدمت وی را پذیرفت. فتحعلی خان قاجار سردار سپاه تهماسب دوم شد و در حقیقت تهماسب بازیچهای در دست فتحعلی خان بود. اما با پیوستن نادر به سپاه تهماسب، فتحعلی خان مقام پیشینش را از دست داد و در مشهد به تحریک نادر کشته شد.
پس از فتحعلی خان، پسر دوازده سالهاش محمدحسن خان قاجار جای او را گرفت. ولی نادر شاه افشار در زمان حکومتش برای جلوگیری از به قدرت رسیدن محمدحسن خان که در هنگام قتل پدر ۱۲ سال بیش نداشت رود گرگان بودند را به حکمرانی منصوب کرد تا بدین ترتیب با ایجاد شکاف و چندگانگی میان طوایف قاجار، نگران ناآرامیهای داخلی نگردد و
پس از مرگ نادر شاه در سال ۱۱۲۶ هجری خورشیدی، طایفه قاجارهای استرآباد به سردمداری محمدحسن خان در پی کسب پادشاهی برآمدند. اما در نهایت از کریم خان زند شکست خوردند و محمدحسن خان به دست یکی از اعضای قبیله یوخاریباش کشته شد. فرزندان او از جمله آقامحمد خان و حسینقلی خان جهانسوز به عنوان گروگان در دربار زندیه نگهداری شدند. یک بار حسینقلی خان که از سوی کریم خان زند برای سرکوبی حاکم استرآباد فرستاده شده بود، در سمنان یاغی شد، ولی به دست زکی خان زند کشته شد. پس از مرگ کریم خان، آقامحمدخان از شیراز فرار کرد و پس از جنگهای فراوان سلسله زندیه را نابود کرد و به پادشاهی رسید. آقامحمدخان موفق گردید دو قبیله اشاقهباش و یوخاریباش (به معنای ساکن ناحیه بالا رودخانه و ساکن ناحیه پایین رودخانه) را با هم متحد کند و نیروی نظامی خود را استحکام بخشد. در زمان این دودمان حکومتهای استانی در مناطق گوناگون سرزمین ایران با جنگ یا مصالحه از میان رفتند و جای خود را به سامانهای فدرالی با تبعیت از دولت مرکزی دادند و «کشور» ایران دوباره زیر یک پرچم شکل گرفت. رنگها و ترتیب آنها در پرچم کنونی ایران از زمان این سلسله به یادگار ماندهاست. ایران در زمان این دودمان با دنیای غرب آشنا گردید. اولین کارخانههای تولید انبوه، تولید الکتریسیته، چاپخانه، تلگراف، تلفن، چراغ برق، شهرسازی مدرن، راهسازی مدرن، خط آهن، سالن اپرا (که بعداً به سالن تعزیه تغییر کاربری داد)، مدارس فنی به روش مدرن (از جمله دارالفنون که به همت امیرکبیر بنیاد گردید)، و اعزام اولین گروهها از دانشجویان ایرانی به اروپا جهت تحصیل در شاخههای پزشکی و مهندسی در زمان این سلسله صورت پذیرفت. بازسازی ارتش ایران با روش مشق و تجهیز آنها به جنگافزار نوین اروپایی نیز از زمان فتحعلیشاه قاجار - در قرارداد نظامی اش با ناپلـون امپراتور فرانسه - آغاز شد. در زمان این سلسه و بعد از کشمکش بسیار بین شاهان قاجار و آزادی خواهان، جنبش مشروطه در ایران برپا شد و سرانجام ایران دارای مجلس (پارلمان) شد و بخشی از قدرت شاه به مجلس واگذار گردید. سلسه قاجار با کودتای ۱۲۹۹ رضا خان قدرت را از دست داد. با انحلال سلسله قاجار توسط مجلس شورای ملی در ۹ آبان ۱۳۰۴، رضا خان با نام رضا شاه پهلوی تخت سلطنت نشست. وی پس از به سلطنت رسیدن بسیاری از وزرا و سفرای دولت قاجاریه را که غالباً از وابستگان خاندان قاجار بودند به استخدام درآورد که این ارتباط حرفهای تا پایان سلطنت محمدرضا پهلوی نیز ادامه یافت.پادشاهی قاجاریه
شاهان قاجار
ترتیب | نگاره | نام | آغاز پادشاهی | پایان پادشاهی | مدت شاهی |
---|---|---|---|---|---|
۱. | ![]() |
آقامحمدخان | ۱۱۷۰ | ۱۱۷۵ | ۵ سال |
۲. | ![]() |
فتحعلی شاه | ۱۱۷۶ | ۱۲۱۳ | ۳۶ سال و ۸ ماه |
۳. | ![]() |
محمد شاه | ۱۲۱۳ | ۱۲۲۷ | ۱۴ سال |
۴. | ![]() |
ناصرالدین شاه | ۱۲۲۷ | ۱۲۷۵ | ۴۸ سال |
۵. | ![]() |
مظفرالدین شاه | ۱۲۷۵ | ۱۲۸۵ | ۱۰ سال |
۶. | ![]() |
محمدعلیشاه | ۱۲۸۵ | ۱۲۸۸ | ۳ سال |
۷. | ![]() |
احمد شاه | ۱۲۸۸ | ۱۳۰۴ | ۱۶ سال |
انسجام ملی
به علت مشکلات روی داده در دوره افشاریه و دوره زندیه سرزمین ایران دارای ناامنیهای داخلی (مانند ناامنیهای جادهای) بود و ارتباط با خارج از کشور از جنوب و شمال ایران کاهش یافته بود و زمانی که دولت قاجاریه به وجود آمد ایران از نظر اقتصادی و سیاسی در وضعیت بدی بهسر میبرد و اولین انسجام ایران به شکل امروزی مدیون آقا محمدخان قاجار است هرچند که در زمان پادشاهان بعدی قاجاریه بخشهایی از ایران جدا شدند ولی خاک اصلی به صورت یک دولت متحد از زمان آقا محمدخان قاجار به بعد شکل گرفت و از نظر مورخان آن دوره وی به عنوان قهرمان ایران شناخته میشد و با وجود آغاز جنگهای عقیدتی که از زمان وی شروع شد ولی ایران از نظر جنگهای داخلی به ثبات نسبیای رسید.
فرهنگ
عباس امانت معتقد است که دولت قاجاریه باوجود نقاط ضعف گوناگون، در نیمه اول قرن نوزدهم به عنوان پشتیبان و پرورندهٔ یک فرهنگ شاخص و قابل توجه در طول تاریخ ایران یگانه بود و قاجاریه در مقایسه با کشورهای دیگر دنیای اسلام خاورمیانه از جمله مصر و حتی دولت عثمانی کارنامه روشن و جذابی دارد.[
نقش خاندانها در فرهنگ قاجاریه
تعدادی از خاندانهای ایران در دوره قاجاریه با توجه به تداوم اعتقادی و ثروتی که داشتند در نشر و نگهداری فرهنگی خاص کوشا بودند به عنوان مثال:
- برای شعرا، نثرنویسان، نقاشان و معماران نقش پرورنده و ولینعمت داشت.
- خاندان معیرالممالک مخصوصا دوستعلیخان نظامالدوله (نظامالدوله) در اواخر دوران فتحعلی شاه و اوائل دوره ناصرالدینشاه نقش عمدهای در پیدایش نوعی معماری که پیوندی بین معماری بومی و فرنگی بود داشت. تکیه دولت که یکی از شاهکارهای معماری دوره قاجاریه است از ابتکارات او بود.
- در نگارش و پیدایش نقاشیهای هزار و یکشب صنیعالملک تاثیر بسیاری داشتند و رهی معیری، شاعر و ترانه سرای معاصر، از بازماندگان این خاندان هنری است. این خاندان همچنین در فرهنگ غذایی ایران نیز تاثیرات بسزایی داشتند و گوجهفرنگی را برای اولین بار در مزرعهای که محوطهٔ فرودگاه مهرآباد کنونی است پرورش دادند.
- نقاشان معرفی مانند کمالالملک و صنیعالملک به کمک خانواده پرورش یافتند و فرخ غفاری از این خاندان هم نقش عمدهای در پیدایش ایران پیش از انقلاب داشته است.
- از خانواده صبای کاشانی اسطورههای فرهنگی و ادبیای مانند ملکالشعرای بهار و ابوالحسن خان صبا رشد یافتند.
- در ادبیات معاصر ایران تاثیر بسزایی داشتند از جمله رضاقلیخان هدایت مورخ که روایت ادبی ایران به صورتی که امروز میشناسیم از ابتکارات اوست و صادق هدایت در سده بیستم از همین خانواده برخاستهاند.
- از خانواده وصال شیرازی و افراد بزرگی از جمله محمدعلی ذکاءالملک، ادیب روشنفکر، روزنامه نگار و سیاستمدار و موسس فرهنگستان ایران نقش مهمی در شکل گیری دوره پهلوی دارد.
- در روایت تاریخی ایران تاثیر بسزایی داشتند و برای نخستین بار با کمک علیاکبر فراهانی ردیفهای موسیقی سنتی ایرانی را باز نوشتند و تدوین کردند.[۲]
اقتصاد
واحد پول ایران در دوران قاجار «قِران» بود که از نقره صرب میشد. هر قران بیست شاهی و هر شاهی پنجاه دینار ارزش داشت. یعنی هر قران برابر با هزار دینار بود. دو شاهی را صد دینار (صنار) و چهار شاهی را عباسی میگفتند. هر تومان نیز ده قران یا ده هزار دینار ارزش داشت. اصطلاح ریال در بعضی نقاط کشور رایج بود و به یک قران و پنج شاهی (۱.۲۵ قران) گفته میشد. سکههای سیاه کمارزشی هم با نام پول و قاز رایج بودند. هر دو پول یک شاهی و هر پنج قاز یک شاهی ارزش داشت
نظرات شما عزیزان: